یادداشت های سردبیر

حاشیه های خبری مجله خلیج فارس

آیا ولی فقیه گزینه سامسون را اختیار می‌کند؟ / علیرضا نوری زاده

وقتی یک فرد برای ۸۵میلیون انسان صاحب خرد تصمیم می‌گیرد، حکایت بخت‌النصر و نرون و چنگیز وسلطان حسین صفوی، بابا خان قاجار، و روح‌الله خمینی تکرار می‌شود
علیرضا نوری‌زاده نویسنده و روزنامه‌‌نگار
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ برابر با ۱۹ آوریل ۲۰۲۴ ۱۵:۱۵

علی خامنه‌ای در بازدید از نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه پاسداران، آبان ۱۴۰۲- khamenei.ir

سرانجام اسرائیل بی‌سروصدا و بدون اعلان ساعت حمله و نمایش پهپادهایش بر آسمان منطقه از نقب تا اصفهان و به گواه بعضی ایضا تا تبریز، سیلی محکمی به گوش مقام ولایت زد که او همچنان در سرگیجه هضمش دست و پا می‌زند.

***

در جمع خانواده‌های روحانی – بی‌توجه به سید (از نوادگان اهل بیت) بودن و یا عام بودنشان (عمامه سفیدها) – سلسله‌مراتبی هست که از روزگار شیخ صدوق و علامه و غزالی و حجت الحق، بی هیچ تغییری برجا مانده است. در انقلاب مشروطه، به‌دلیل پیوستن علمایی چون طباطبائی و بهبهانی به این جنبش، خاندان‌های صدر و نائینی و شیرازی در بیرون از دایره حوزه اعتبار بسیار یافتند و بعضیشان تا امروز حکم و حکومت را در دست دارند. در دوران پهلوی اول، خاندان حائری یزدی و صدر و در عصر شاه فقید بروجردی و ارباب و صدر و کاشانی و سپس میلانی و شریعتمداری، مرعش نجفی و حاج آقا احمد خوانساری سلسله‌مداران مرجعیت شدند. به قول مرحوم سیدهادی خسروشاهی که این اواخر پیاپی می‌گفت روزگاری علامه حجت مدرس ما بود، حالا حجت کوه‌کمره‌ای مقتدای نسل ما است.

در دوران قاجار در جنبش‌های فکری علما و حوزویان جوان پیش‌قدم بودند، اما امروز با غیبت بزرگان حوزه‌ها، مقتدی‌ صدر و علم‌الهدی و رئیسی و احمد خاتمی پیشگامان مرجعیت شده‌اند. بیت شیرازی نسل بعد از نسل عالم دینی به حوزه‌ها فرستاد، بیت ناصر ابوالمکارم شیرازی حالا افتخار می‌کند که دزدان قهار و مافیای جبار تحویل حوزه و جامعه می‌دهد.

حتی در دوران مراجعی که عنوان مطلقه ومرجع اعلا را داشتند (مانند بروجردی، حاج آقاحسین قمی، حکیم، شیرازی، شاهرودی و…) هیچ‌گاه صاحب عنوان مرجع اعلا، صاحب اختیار سرنوشت مردم در تاریخ مذهب شیعه نبوده است. پایان تلخ سلاله صفوی و فساد عام ملایان عملا راه را بر”دولت ملایی ” بست. خمینی اما با فریب این راه را دوباره گشود و خامنه‌ای توسعه‌اش داد. در ضدفرهنگ حاکم بر اندیشه ولی فقیه، تنها کسانی لیاقت لقب هموطن را دارند که از پای تا سر ذوب‌شده در ولایت اویند. خامنه‌ای در سخنرانی نوروزی‌اش هیچ عبارتی بر زبان نراند که از آن عطر و طعم امید و همدلی و توسعه برخیزد. مرگ و خون و ویرانی از واژگانش همچون بخاری چرکین بر برگ نازک اندیشه می‌نشست و ما محو شدن رویاها را می‌دیدیم. راستی ولی فقیه مطلق‌الاراده با چه بی‌رحمی قضیه را به بنیامین ناتنیاهو سپرد تا غزه‌ای راکه رو به آبادانی داشت به تلی از خاک و خاکستر بدل کند؟ در جهان کوتوله‌ها او چنان احساس قدرتی می‌کرد که به یک اشاره خطبه پیوند مرگ با اسرائیل را قرائت کرد. دنیا شوکه شد اما بازنده بازی مرگ سلطان فقیه بود نه اسرائیل.

سه روز و سه شب رقص و پایکوبی برای ویرانی بلاد صهیون تدارک دیده شد اما جشن پیروزی رنگ ختنه‌سوران گرفت. جانشین عرفاتی، که نخستین میهمان سید روح‌الله بعد از پیروزی‌اش بود، فردای آتش‌افروزی در غزه لعنتی به طول تاریخ دردهای ملتش نثار سید علی کرد. ابومازن در اشک و درد بار دیگر گفت: تا امروز هرگز جمهوری ولایت فقیه حتی یک گام مثبت برای کمک به مردم فلسطین برنداشته است … دل ابومازن پر بود، همان گونه که دیگر رهبران فلسطینی نیز بیزار از فریب‌کاری‌های اهل ولایت فقیه بارها تاکید کرده‌اند رژیم حاکم بر ایران دشمن واقعی ملت فلسطین و متحد حقیقی دست‌راستی‌های اسرائیل است … هر بار که آمریکا اسرائیل را برای ملتزم ماندن به تعهداتش زیر فشار قرار داده است، به‌اشاره ولی فقیه یک عمل انتحاری که با مرگ چند شهروند غیرنظامی و ویرانگری روبه‌رو بود به‌ یاری اسرائیل آمد تا زبان آمریکا کند شود و امید به صلح و آشتی و برپایی دولت مستقل فلسطین رنگ ببازد و ولی فقیه شعبده‌اش را از نو ساز کند.

از سوی دیگر، درست هنگامی که شان و جایگاه ولی فقیه به بدترین شکل آسیب دیده است، او فرمان حمله به زنان را به دست آبروباختگان سپاهش می‌دهد و این دختران با شکوه ایران زمین‌اند که دلاورانه دربرابر عمله‌ی ظلم او می‌ایستند.

آنچه به‌شدت مرا نگران می‌کند تهور و دلباختگی خامنه‌ای به “خیار شمشون یا گزینه سامسون است “. او در روزهای دور نیز یک بار گفته بود اگر به آنجا رسیدم که پایانی جز ویرانی نیست من و دشمنانم با هم می‌رویم (معبد بیت مقدس را در فیلم سامسون و دلیله به یاد آورید، آنگاه که معبد را برسرخود و دشمنانش ویران می‌کند).

بسیاری می‌گویند (من نیز بر همین عقیده‌ام) که ولی‌فقیه ترسو است، اهل مواجهه نیست، از معرکه فرار می‌کند، اما بی‌آبرویی اخیر و طرحی که ناتنیاهو برای تنبیهش به اجرا درآورد – اگرچه درحد معقول و بدون تندروی بود – ممکن است درصورت پاسخ‌گویی نظام، برای مردم ما و منطقه جهنمی برپا کند. نزدیک به ۴۰۰ موشک کروز و بالستیک و پهپادهای انتحاری و نقطه‌زن که خامنه‌ای به‌سمت اسرائیل فرستاد، اسباب مزاح دوست و دشمن شد. صدای نیابتی‌ها را هم بلند کرد. حالا حوثی‌ها از احتمال ورود به فهرست سیاه تروریست‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا نگران‌اند. حزب‌الله نیز می‌داند از این مهلکه به سلامت نخواهد جست. مقام معظم حالا چه گزینه‌هایی دارد؟

نخست، ضربه انتقامی اسرائیل را تحمل کند و به‌قولی پشت سبیلی در کند و رویش را برگرداند. اما مگر می‌شود این بی‌آبرویی را تحمل کرد؟ در این صورت نوه جان عزیزش هم به او خواهد خندید.

راه دوم، زدن یک سیلی به دشمن دربرابر مشت اوست. اسرائیل به هیچ روی آماده نیست که ضربه پایانی را ولی فقیه نثارش کند.

در این میان باید به گزینه‌های روی میز کابینه جنگ اسرائیل هم نگاهی انداخت: از آن جمله هدف قراردادن فرماندهان سپاه و تلاش برای جلوگیری از حمله‌های مشابه در آینده، با ترور فرماندهان و تصمیم‌گیرندگان سپاه پاسداران در داخل و خارج از کشور است. واضح است کسانی که در حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشتند بیش از دیگران با خطر چنین ترورهایی مواجه‌اند. فعلا ناتنیاهو به خراشی مختصر بر چهره مقام ولایت بسنده کرده است .هدف قراردادن پایگاه هوایی در اصفهان (به احتمال زیاد در خیار دستگرد ) آن ضربه‌ای نیست که کابینه جنگی اسرائیل ترسیم کرده است.

گسترش جنگ سایبری و افزایش خراب‌کاری در زیرساخت‌های ایران گزینه دیگر اسرائیل است که برای آن بسیار مقرون به صرفه است، اما برای ایران اثرات مخربی دارد. احتمال وقوع این سناریو بسیار زیاد است و شاید هم‌اکنون نیز ارتش اسرائیل با تمام قوا تلاش می‌کند از این طریق به ایران ضربه بزند.

اسرائیل گزینه‌های دیگری نیز دارد که از آنها سود خواهد برد. از آن جمله گزینه‌های دیپلماتیک است. مسلم است که این کشور به تلاش خود برای تشکیل ائتلاف سیاسی علیه ایران ادامه خواهد داد. تلاش‌ها در این زمینه، در سال‌های اخیر به نتایج مهمی منجر شده، برای مثال روابط این کشور با امارات و بحرین عادی شده است.

این کشور تلاش خواهد کرد تا این روابط را تقویت کند. علاوه بر این، پس از حمله به ایران، ارزش عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی برای این کشور به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.

افزایش حملات مخفی و خراب‌کاری مخفیانه تاسیسات نظامی و فنی ایران، چه در کوتاه‌مدت و چه در درازمدت، راهکار کم‌هزینه دیگری برای حمله به ایران است. احتمالا چنین عملیاتی افزایش یابد.

درنهایت، اسرائیل این گزینه را خواهد داشت که با تقویت نیروهای نظامی و تعمیق اتحادش با قدرت‌های بزرگی مانند ایالات متحده، انگلیس و فرانسه، از قرار گرفتن در معرض حملات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بکاهد.

در سال ۱۹۹۱، در پی حملات موشکی عراق، ایالات متحده تجهیزات دفاع موشکی مدرن و قدرتمند پاتریوت را به اسرائیل عرضه کرد. پس از دو دهه همکاری نظامی آمریکا و اسرائیل، که پس از حملات صدام آغاز شد، سپر دفاع موشکی گنبد آهنین به طور خاص برای اسرائیل و نیازهای آن ساخته شد.

جای تعجب نیست که اسرائیل در تلاش است تا به‌سرعت سپر دفاع موشکی ایجاد کند. گنبد آهنین برای مقابله با موشک‌های کوتاه‌برد طراحی شده است و دربرابر تسلیحات دوربرد، به‌ویژه موشک‌های بالستیک، ناکارآمد است.

علاوه بر این، تجربه فشار غرب و حمایت مشروط کشورهایی مانند بریتانیا و فرانسه بار دیگر این باور را در اسرائیل تقویت کرده است که این کشور درنهایت باید برای تامین امنیت خود تنها به خود متکی باشد. این ذهنیتی راهبردی و کلیدی است که بخشی از جامعه نظامی و دفاعی اسرائیل را در ۷۰ سال گذشته هدایت کرده است تا همیشه گوش به زنگ جدیدترین و بهترین تجهیزات نظامی باشند. برخلاف اسرائیل که ماشین جنگی پروپیمان و هماهنگی دارد، در جمهوری ولایت فقیه در روز ارتش ماشین آب‌پاش سپاه جایگاه سرلشکر موسوی، فرمانده کل ارتش، معاونانش و سایر فرماندهان را با وضع موهنی هدف قرار می‌دهد. در هر کشور منظمی چنین حادثه‌ای ممکن است به برکناری و تنبیه مسئولان بلندپایه منجر شود، اما در جمهوری ولایت فقیه تصمیم‌گیرنده مهدی موعود است و نایبش.

ملتی که امروز زنانش بیشترین احترام را در جهان کسب کرده‌اند، با پیوستن زنان به مردان در صحنه نبرد، قادر است بر کابوس خامنه‌ای و افکار جنون‌زده‌اش نقطه ختام گذارد. فضای بین‌المللی این آمادگی را پیدا کرده است که با ایران منهای نظام ولایت فقیه تعامل داشته باشد. آیا ما برای این تعامل آماده‌ایم ؟

شیعه های 5 هزار دلاری سودان / علیرضا نوری زاده

احیای دوباره یک جنون
رژیمی سرگشته و سرشکسته در جستجوی نوکر
علیرضا نوری زاده

*روزیکه سردار محمد باقر ذوالقدر(دبیر فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام و نفر دوم سپاه درآن روزگار؛ با ۸۰۰ سپاهی به سودان رفت و همسایه مزرعه تربیت تروریست بن لادن شد ، هرماه در گزارشهایش از حضورملموس مهدی موعود ؛ درقلب پابرهنه های سودانی ؛ یاد میکرد . دوسال بعد سال بعد ۴ هزار سودانی با دریافت نفری۵هزار دلار شیعه شدند .امروز از ان جمع ۱۱ نفر در ام درومان باقی مانده اند که روزبازدید چند نماینده رژیم که از کنیا به خرطوم آمده بودند تا سفارت دیرین را ببینند و ابعاد خسارتهایش را ارزیابی کنند ؛ جلوی سفارت خالی رژیم جمع شدند و فریاد یا رهبر سردادند. اینها نمادهائی از پیروزیهای ذوالقدر و شیخ المشاغل رژیم علی محمد تسخیری در خرج کردن صدها میلیون دلار برای تسخیرسودان بودند.
**************************************
در ۱۶ مارس، دولت نظامی نیجر قرارداد نظامی با ایالات متحده را که به این کشور اجازه می داد پرسنل نظامی و غیرنظامی در نیجر مستقر کند، لغو کرد.
این تصمیم پس از ابراز نگرانی واشنگتن از گسترش روابط نیجر با ایران و روسیه و برنامه های این کشور برای امضای توافقنامه با تهران با هدف دسترسی ایران به ذخایر اورانیوم در نیجر اعلام شد
دولت نظامی نیجر “اتهامات نادرست” ایالات متحده را رد و از “رویکرد خودخواهانه” واشنگتن انتقاد کرد
آمریکایی ها پس از یک سری تحولات مثبت در روابط تهران و نیامی (پایتخت نیجر) پس از کودتای ژوئیه ۲۰۲۳ در نیجر ابراز نگرانی کردند. این کودتا یکی از جدیدترین کودتاهای نظامی است که کشورهای آفریقایی در سال‌های اخیر شاهد آن بوده‌اند و منجر به تشکیل «کمربند کودتا در منطقه ساحل» شده است.

تعدادی از این کشورها، از جمله بورکینافاسو، مالی و نیجر، با مستعمرات سابق فرانسه درگیر شده اند و شروع به جستجوی شرکای جدید در میان سایر کشورها از جمله روسیه و ایران کرده اند
تهران از ابتدا از دولت‌های نظامی این سه کشور حمایت کرده و انگیزه‌های «ضد امپریالیستی» آنها را دلیل حمایت خود عنوان کرده است
درحالیکه به نظر می رسد حمایت ایران از این دولت ها تنها به
جاه طلبی های سیاسی یا افزایش روابط اقتصادی محدود نمی شود و گزارش ها حاکی از آن است که قراردادهای نظامی جدیدی بین تهران و کشورهای آفریقایی شکل می گیرد
تهران بارها تایید کرده است که پس از پایان تحریم تسلیحاتی بین المللی علیه ایران در اکتبر ۲۰۲۳، برنامه فروش تسلیحات خود را گسترش خواهد داد
در نوامبر ۲۰۲۳، سفیر ایران در بورکینافاسو با وزیر امور خارجه این کشور درباره افزایش همکاری‌های دفاعی که شامل صادرات تجهیزات نظامی، تعمیر بالگردهای نظامی و آموزش نیروهای امنیتی بورکینافاسو بود، گفتگو کرد
در ماه مه ۲۰۲۳، محمدرضا آشتیانی، وزیر دفاع و نیروهای مسلح ایران، میزبان سادیو کامارا، وزیر دفاع مالی بود و درباره تجهیز و آموزش نیروهای نظامی مالی برای مبارزه با تروریسم گفتگو کرد
در ژانویه ۲۰۲۴، علی لمینه زین، نخست وزیر نیجر برای امضای چند قرارداد همکاری با ایران به تهران سفر کرد. در تصاویری که از تلویزیون دولتی ایران پخش شد، محمدرضا آشتیانی از جمله مقاماتی بود که این اسناد را امضا کرد، اما نه ایران و نه نیجر در مورد امضای قرارداد دفاعی و نظامی صحبت نکردند

ایران هنوز جزئیاتی در مورد همکاری نظامی خود با کشورهای ساحل یا سایر کشورهای آفریقایی ارائه نکرده است
پهپادهای ساخت ایران توجه کشورهای مختلف جهان به ویژه روسیه را به خود جلب کرده است که از این پهپادها در جنگ اوکراین استفاده می کند
پهپادهای نظامی به بخش مهم و حیاتی جنگ مدرن تبدیل شده‌اند و در درگیری‌های قاره آفریقا از آنها به عنوان “کارت برنده” نیز یاد می‌شود
اخیرا گزارش هایی مبنی بر استفاده از پهپادهای ایرانی در سودان منتشر شده است. در ماه ژانویه، نیروهای پشتیبانی سریع، یک شبه نظامی در سودان، اعلام کرد که یک پهپاد ساخت ایران را که تحت کنترل ارتش سودان بود، منهدم کرده است

به گزارش رسانه های سودانی، پهپادهای ایرانی از جمله مهاجر ۶، مهاجر ۴ و ابابیل “نقش تعیین کننده” در پیشروی نیروهای مسلح سودان در ماه مارس داشتند. با وجود این، خارطوم دریافت کمک های نظامی از تهران را رد می کند و می گوید از سلاح های نظامی ساخت سودان استفاده می کند
ایران و سودان پس از هفت سال جدائی در اکتبر ۲۰۲۳ روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. علی الصادق علی، وزیر امور خارجه سودان، فوریه گذشته برای اولین بار به تهران سفر کرد و برخی رسانه ها گزارش دادند که عبدالفتاح البرهان، رهبر نظامی سودان که عملا قدرت را در این کشور در دست دارد، ممکن است به زودی به ایران سفر کند

گزارش هایی نیز در مورد استفاده از پهپادهای ایرانی در سایر مناطق آفریقا منتشر شده است. ایران متهم شده است که طی دو سال جنگ داخلی در شمال منطقه تیگری اتیوپی، پهپادهای نظامی خود را در اختیار ارتش این کشور قرار داده است. گروه روزنامه نگاری تحقیقی نیز در تحلیل سال ۲۰۲۱ خود به این موضوع اشاره کرد، اتیوپی نیز مانند سودان با خرید هواپیماهای بدون سرنشین از ایران یا استفاده از آنها در جنگ موافقت نکرده است.

فعالیت‌های اخیر ایران در آفریقا را می‌توان در راستای چندین منافع کلیدی ایران ارزیابی کرد. نخست اینکه تهران همواره خواهان حل مسائل منطقه ای بین کشورهای منطقه و خروج نیروهای غربی از خاورمیانه و آفریقا بوده است.
نکته دوم این است که تهران سعی دارد انزوای خود در غرب را با افزایش روابط خود با کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین جبران کند
ابراهیم رئیسی در سال ۲۰۲۲ از کنیا، اوگاندا و زیمبابوه بازدید کرد که اولین سفر یک رئیس جمهور ایران به کشورهای جنوب صحرای آفریقا در حدود یک دهه گذشته بود.

تحولات جدید و بازآرایی‌های ژئوپلیتیکی در منطقه ساحل آفریقا، ایران را به دنبال دستیابی به هدفی بزرگ‌تر از برآوردن جاه‌طلبی‌های سیاسی خود در آفریقا کرده است.

اگر ایران واقعاً به دنبال استفاده از ذخایر اورانیوم نیجر است، امضای توافقنامه با نیامی به تهران کمک می کند تا برنامه هسته ای خود را تقویت کند که یکی از محورهای اصلی اختلافات ایران با غرب است
تهران ذخایر اورانیوم غنی شده خود را در سال های اخیر به طور چشمگیری افزایش داده است و مذاکرات برای احیای توافق هسته ای ۲۰۱۵ بیش از یک سال است که متوقف شده است

منابع سودانی گزارش دادند که تهران بر خارطوم برای ایجاد یک پایگاه دریایی دائمی در دریای سرخ در ازای ارسال پهپادهای مدرن به سودان فشار میآورد، اگرچه این تلاش‌ها هنوز به نرسیده ولی با ادامه جنگها وعدم توانائی یکی از طرفها برای از میدان خارج کردن طرف دیگر بخت ژنرال برهان روز به روز برای برقراری حکومتی فارغ ازلباس دین و درعین حتا بیشتر میشود.
زژیم همچنین از خارطوم خواسته است خود را از تعهدات دولت عمرالبشیر به «مشارکت در جنگ» علیه حوثی‌ها پایان دهد و گروه‌های افراطی اسلامی را برای مبارزه با خلیفه حفتر، فرمانده ارتش ملی لیبی مستقر در لیبی، مجهز و مسلح کند
با این حال، هدف رژیم «تثبیت حضور خود در آفریقا و دسترسی به منابع استراتژیک آن» است.
علاوه بر برقراری روابط راهبردی و نظامی و ایجاد شبکه ای از قدرت های شیعه متحد و وفادار در نیجریه،تانزانیا ، نیجر ، ماداگاسکار ؛ مالی ، گینه ، أوگاندا و کنیا و غنا ، بسرعت بر حضور منحوس خود در آفریقا افزوده است و با گسترش روابط اقتصادی و سرمایه گذاری، راه های تازه ای ر برای دور زدن تحریم ها و جلب مشارکت های تجاری از شمال آفریقا تا جنوب صحرای آفریقا و جنوب آفریقا؛ تجربه میکند . به دماغه امید نیک رسیدن نیزاز هدفهای مهم رژیم جهل و جور و فساد کاکم بر خانه پدری است . سفر ابراهیم رئیسی به سه کشور زیمبابوه، اوگاندا و کنیا در تیرماه سال گذشته در این زمینه انجام گرفت . با گروهبانهای یکشبه ژنرال شده آفریقا که فاسدتر و هوشمندتر از نسل قبلی خود ، آیدی امین دادا و جعفر نمیری و موبوتو و…هستند کار رژیم ولایت فقیه برای به خدمت درآوردن مزدورهای مثل خودش ، خونریز و وحشی ، آسانتر شده است .
در عین حال سودان با توجه به حضور پررنگ جنبش‌های اسلامی در گذشته وسرمایه گزاری های ریشه دار در عهد عمرالبشیر توسط رژیم ؛ مورد توجه ویژه بنیاد ولایت فقیه است تا این کشور را به محلی برای اعمال فشار بر اسرائیل وعربستان سعودی ، مصر و مهمتر از همه إیالات متجده در آورد . نتیجه سیاستهای دولت نیم بند نظامی سودان در آغاز تداوم روابط سیاسی و اقتصادی با اسرائیل و همچنین روابط خوب با غرب بود که موانع جدی در برابر اهداف ایران به شمار میرود . برقراری روابط نظامی بین سودان و اسرائیل نیز می تواند برنامه های ایران را مختل کند
اما اگر ارتش سودان در سیاست فعلی خود تجدید نظر کند و به سمت روسیه و چین روی آورد، راه را برای حضور نظامی ایران در سودان در چارچوب همکاری و به شرط کمک مالی و تجاری باز خواهد کرد. اما به دلیل قدرت مالی بسیار بالاتر آمریکا و اروپا، برای جمهوری اسلامی ایران سخت است که نظر سودان را در ازای دریافت بودجه اندکی جلب کند

به نظر می رسد پس از شکست انقلاب و جنگ داخلی، سودان به نقطه فراموش شده جهان تبدیل شد و همین موضوع ایران را به فکر بهره برداری سیاسی و استراتژیک انداخت
اما نگرانی در مورد گسترش پشتیبانی تسلیحاتی ایران می تواند معادلات را تغییر دهد. به خصوص اگر دلیل اصلی دریافت پهپاد از ایران باشد.

در هر صورت آنچه مشخص است دور جدیدی از تلاش های ایران است که برای بازیابی موقعیت سابق خود در سودان و آزمایش احتمال پیوستن سودان به «محور مقاومت» روند روبه افزایشی گرفته است. که به نوبه خود باعث افزایش تنش با غرب و اسرائیل می شود. نتیجه این تلاش ایران نامشخص است و قضاوت در مورد آن مستلزم زمان است . اما در دوتجربه اریتره و اتیوپی که فقرشان رژیم را به طمع انداخت تا از آنجا سرپلی به یمن برقرارکند ، با حضور سریع امارات و عربستان سعودی با سرمایه گزاریها و دلارهای بیشتر، سر جمهوری ولایت فقیه در نهایت به سنگ خورد. عربستان نیز حالا بسادگی سودان را به رژیم ولایت فقیه پس نخواهد داد.

روزه‌خوران در ایران و روزه‌داران در قاهره و بحرین و ریاض / علیرضا نوری زاده

ما بر مزار کوروش به استقبال عید رفتیم، روزه داران شیعه افغان پیش پای تندیس‌های بودا به عید خوشامد گفتند
علیرضا نوری‌زاده نویسنده و روزنامه‌‌نگار
پنج شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ برابر با ۱۱ آوریل ۲۰۲۴ ۹:۰۰

یک نوجوان مصری که در ماه رمضان به ایران آمده بود، بدین گمان که همه روزه‌اند و مثل ریاض و قاهره و کویت و… افطار که می‌شود، هزاران صائم بر سفره و میز اهل سخا و کرامت افطار می‌کنند و نیمه‌شب‌ با بانگ دعای سحر، سحری می‌خورند، فیلمی گرفته بود از روزه‌خواران پیر و جوان. قابل‌تامل بود و او همه سوال… مگر اینجا به ادعای رژیم ام‌القرا و رهبرش زعیم امت نیست؟! فیلم را از تلویزیون مصر پخش کردند و از من پرسیدند که قصه چیست؟

گفتم: ما پادشاهی داشتیم که خمینی و دارودسته او طاغوتش می‌خواندند اما سراپا اعتقاد بود، چنانکه بانویش و فرزندانش و دل در گرو مهر شاه خراسان داشت، چنانکه پدرش. در ماه رمضان، رنگ وطن رنگ عشق بود و مهربانی و دستگیری از صاحبان سفره خالی. گاه افطار ایرج گرگین بود و مولانا دکتر محسن بهبهانی و صحیفه سجادیه و ربنای ذبیحی.

سحرگاهان آوای الهی ذبیحی و «امن یجیب» او قلب‌های ما را جلا می‌داد و شب‌های جمعه راشد بود و آوای پرطنین خراسانی‌اش اما خمینی رمضان را مصادره کرد و سیدعلی محرم را هم با فاطمیه رویش گذاشت. جوان مصری حق داشت شگفت‌زده شود. خمینی و خامنه‌ای نه برای مذهب آبرویی گذاشتند نه برای رمضان اعتباری. چنانچه محرم نیز نمایشنامه‌ای نفرت‌آور شد، در گِل و قمه و صحنه‌های فریب و ریا.

رژیم طی ۴۵ سال حتی نتوانست یک ذبیحی و بهبهانی و راشد و حتی فلسفی ارائه کند. دست توسل به سوی زنده‌یاد استاد شجریان دراز کرد تا «ربنا» را با صدایش پخش کند. استاد با خونخوارگان رمضانی هم پیاله نبود و نمی‌شد. پس از آن بازار نوحه‌خوان‌های فاسد را رونق دادند اما دریغ از یک ذبیحی و بهاری و محمودی.

در همسایگی ما، اما رمضان رونقش را حفظ کرد. میزهای بزرگ سحری و افطاری در خیابان‌ها چیده شد و مردمان علاوه بر عبادت، به شادی‌های رمضانی پرداختند. ده‌ها سریال رمضانی با موسیقی و جذابیت رمضان را به روزهایی خوش و شیرین تبدیل کرد. امسال با هوای معتدل منطقه، بعد از افطار علاوه بر تماشای سریال‌ها و کنسرت‌ها، گردش‌های فامیلی، سرزدن به مراکز خرید و بازار و رستوران‌ها و سپس روزهای عید و شادی‌های عید، حقا که ماه مبارک را به ماه خوش عبادت و تفریح بدل کرده بود.

اما رژیم ولایت فقیه در وحشت به خاک افتادن سرداران فتنه و آشوب و دلاوران قدسی‌اش در لبنان و سوریه و عراق و یمن و البته مقر خاتم‌الانبیای ۲ و۱، با احیا و ناله و شیون و توی سر زدن لبخند را از لبان مردم قیچی کرد. سریالش هم ناله بود و اشک و بازی‌ها و مسابقات صداوسیمایش لوس بود و خنک. سردار جبلی رشوه میلیاردی به ستاره‌ها می‌داد که مزه‌پراکنی کنند و شیخ سیمایش، پناهیان، پیامبری را که ۱۴۰۰ گفته بودند رحمت دو دنیا است، «عبوس و گوشت تلخ» می‌خواند و علی را در قهر ابدی با همه عالم می‌پنداشت، به‌ گونه‌ای که حتی حوزه خواب‌رفته بی‌حال را هم به صدا درآورد.

چند سال پیش رمضان را در جده و کویت و بحرین گذراندم. بحرینی که رژیم از روز نخست درصدد بلعیدنش بود. یک پادشاهی کوچک اما شاد و مغرور. با پلی که عبور از آن دقایقی بیشتر را نمی‌طلبد، جهان ناگهان رنگ و معنایی دیگر گرفت. چقدر کوچه‌ها و خیابان‌ها آشنا بودند. انگار به شیراز و بوشهر و بندرعباس رفته بودم. بعد از استقلال نیز زنده‌یاد داریوش همایون با حمایت زنده‌یاد دکتر محمود جعفریان دیداری از بحرین را ترتیب داد. همه رفتیم و در مدرسه ایرانیان سرود «ای ایران» خواندیم. امیر پر از لطف بود و مهر و احترام.

تا پیش از حضور حضرت در ژانویه ۱۹۷۹ در تهران، ایرانی‌تبارهای مقیم بحرین و شیعیان این کشور بیش از دیگر شهروندان احترام و اعتبار یافته بودند. امیر وقت بحرین به نوعی خود را وامدار دولت ایران می‌دانست که پیشنهاد رفراندوم را پذیرفته بود و وقتی سازمان ملل اعلام کرد اکثریت مردم بحرین خواستار استقلال این شیخ‌نشین‌اند، ایران اولین دولتی بود که بحرین مستقل را به رسمیت شناخت و امیرش را برای دیداری رسمی به تهران دعوت کرد.

با ظهور «حضرت آقا» اما فضای بدبینی و نگرانی از اهداف و مقاصد هیئت حاکمه جدید ایران روزبه‌روز گسترده‌تر شد. در همان هفته‌های نخست انقلاب، سیدصادق روحانی از ضرورت باز پس گرفتن بحرین سخن گفت و از سوی دیگر سیدهادی مدرسی، برادر سیدمحمدتقی مدرسی، رهبر حزب عمل اسلامی عراق‌ با تشکیل جبهه آزادی‌بخش اسلامی بحرین مشغول مغزشویی جوانان شیعه‌ای شد که تصویر مار بر دیوار انقلاب ولی فقیه ایرانی را باور کرده بودند.

چندین عملیات خرابکاری که عاملانشان دست‌پروردگان برادر پاسدار احمد وحیدی، از اطلاعات سپاه (بعدا سپاه قدس) و امروز وزارت کشور، بودند و کشف چندین توطئه آشوب و ترور در کنار تظاهراتی که در تهران برنامه‌ریزی می‌شد، چنان ضربه‌ای به ایرانی‌تبارها و شیعیان در بحرین وارد کرد که طی چند سال اخیر همه تلاش آن‌ها معطوف به این بوده است که ثابت کنند اعتقاد و ایمان آن‌ها پیش از آنکه از ولایت سید روح‌‌الله و سیدعلی شعله گرفته باشد، جانمایه در وطنشان دارد.

بحرین که پیش از دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس به آبادی و آبادانی رسید و امروز یک مرکز معتبر اقتصادی و بانکداری در منطقه و جهان است، هیچ تکیه‌ای بر درآمد بسیار ناچیزش از نفت ندارد، بلکه درآمد عمده‌‌اش از طریق خدمات بانکی و اداری، توریسم، صنایع پتروشیمی و صنایع مونتاژ به دست می‌آید. سالانه بیش از دو میلیون سعودی و شهروندان دیگر کشورهای شورای همکاری‌های خلیج فارس از بحرین دیدن می‌کنند.

پادشاه ملک حمد که امارت بحرین را به مملکت پادشاهی مشروطه بحرین تبدیل کرد، برخلاف عمویش که موردغضب بحرینی‌ها بود، دست در دست پسرش، ولیعهد محبوب، با برنامه آشتی ملی، شیعیان را از وسوسه‌های شیطانی صادره از قم و کربلا و صور و صیدا مصون داشت. به طوری که حتی اسلامی‌های سلفی سنی و شیعیان جام برگرفته از چشمه ولایت فقیه هم نمی‌توانند به برنامه‌های اصلاحی او ایراد بگیرند.

از دهران تا کراچی و از بامیان تا باماکو، شیعه ولایتی در رمضان اخیر بی‌رنگ و رونق‌تر از همیشه بود. شیعیان مرتضی علی در بامیان سفره عید را پنهان از چشم طالبان، پیش پای تمثال‌های بلند و نیمه‌ویران بودا پهن کردند.

در بحرین و کویت و برادر بزرگشان سرزمین سعودی، مردم ده‌ها سازمان مردم‌نهاد (ان‌جی‌او) یعنی سازمان‌های سیاسی و فرهنگی و حقوق بشر و… غیر دولتی دارند و روشنفکرانی که نه دل در گرو مارکس دارند و نه سر در اطاعت ولی فقیه و اهل بیتش در منطقه.

رمضان امسال در خانه پدری با تقارنش با نوروز و سیزده بدر، با شکوه بیشتری به ستایش آیین نوروزی پرداختند و به مزار کوروش و زیارت حضرت فردوسی و مزار حافظ رفتند و در دماوند فریدون را آواز دادند که کاوه در راه است.

در قاهره و ریاض و بغداد و بحرین و کویت و … در دوشنبه و تاشکند، در باکو و اربیل نوروز بر بام عشق پرواز کرد اما در تهران، شهردار ولایی پارک امین‌الدوله را بعد از قیطریه تصرف می‌کرد و ویلای دیگری برای دخترش در ژنو سفارش می‌داد، در حالی که هزاران ایرانی در چهار سوی جهان، زنجیره یاس‌های امین‌الدوله را صبح عید بر دیواره‌های خانه تبعیدی می‌گستردند.

سر هنیه بر شانه مقام ولایت، سر پاسداران زیر خرابه‌های شام / علیرضا نوری زاده

آیا بین سفر هنیه و نخاله به تهران و عملیات دمشق ارتباطی بود؟
علیرضا نوری‌زاده نویسنده و روزنامه‌‌نگار
پنج شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳ برابر با ۴ آوریل ۲۰۲۴ ۸:۱۵

دیدار اسماعیل هنیه با علی خامنه‌ای- ۷ فروردین ۱۴۰۳- وبسایت علی خامنه‌ای

سفر اسماعیل هنیه و زیاد نخاله به تهران سفری با نتایج محدود و تا حدودی ناامیدکننده برای این دو نفر بود. هرچند هر یک جداگانه با مقام‌های تهران دیدار و وعده بالا رفتن مواجب دریافت کردند، ارباب دیگر آن اربابی نبود که میل نبرد داشت و می‌خواست بنی‌موسی را یک‌شبه به شیوه احمد شقیری به دریا ریزد، بلکه حالا «خلیفه صلح و آشتی» شده بود و «الحذر الحذر» می‌گفت و دوباره تاکید می‌کرد که فصل رویارویی نیست.

هنیه با خامنه‌ای، رئیسی، دریادار احمدیان، دبیر شورای‌عالی امنیت ملی و حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، دیدار کرد. سرلشکر سلامی، فرمانده سپاه، سرتیپ محمد کاظمی، سرلشکر باقری، سیداصغر حجازی و محمدباقر قالیباف نیز با هنیه دیدار کردند.

خامنه‌ای در دیدار با اسماعیل هنیه ضمن تمجید از موقعیت منحصربه‌فرد نیروهای مقاومت فلسطین و مردم غزه، تاکید کرد که از حمایت از آرمان فلسطین و غزه دریغ نمی‌کند و صبر تاریخی مردم غزه در قبال جنایات و وحشی‌گری‌های رژیم اسرائیل پدیده بزرگی است که واقعا جایگاه اسلام را اعتباری فراتر بخشیده و مسئله فلسطین را به موضوع اول جهان تبدیل کرده است و با وجود شرایط سخت و بسیار دردناک نوار غزه، مردم فلسطین و مقاومت به پیروزی‌های زیادی دست یافته‌اند!

وزیر امور خارجه رژیم هم سفر هنیه به تهران را در سایه پیروزی‌های میدانی و سیاسی مقاومت و در آستانه روز جهانی قدس، مهم دانست و گفت که بزرگداشت و فعالیت‌های روز قدس امسال نسبت به سال‌های گذشته، قطعا متفاوت و شگفت‌انگیزتر خواهد بود.

امیرعبداللهیان افزود: «رژیم صهیونیستی با وجود جنایات بی‌سابقه و بی‌شمار علیه مردم فلسطین در غزه و کرانه باختری، به هیچ یک از اهداف راهبردی اعلام‌شده خود و آمریکا و متحدانش دست نیافته و امروز بر این باور است که حذف حماس و مقاومت از غزه و صحنه فلسطین یک ایده دور از ذهن است.»

از سوی دیگر، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، با تشکر از حمایت جمهوری اسلامی ایران از فلسطین، گفت: «با وجود تداوم جنایات وحشیانه و نسل‌کشی رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین در منطقه فلسطین، نوار غزه و کرانه باختری، مقاومت و مردم فلسطین همچنان قوی و استوارند.»

هنیه همچنین تاکید کرد: «بیت‌المقدس و مسجدالاقصی محور اصلی مسئله فلسطین‌اند و روز قدس امسال با توجه به تهدیدهای روزافزون رژیم صهیونیستی به یاد امام خمینی است و امیدواریم روز قدس امسال روزی تاریخی برای حمایت از فلسطین و مسجدالاقصی باشد.»

این چهره رسمی دیدار هنیه است اما چهره واقعی او در گفت‌وگو با سردار سرتیپ کاظمی، فرمانده اطلاعات سپاه قدس، اصغر حجازی، سرلشکر باقری و سرلشکر سلامی نمایان شد که خواستار آن شد که رهبر جمهوری اسلامی با انتقال موقت تعدادی از همکاران او به ایران تا زمانی که اسرائیل در مقابل آمریکا متعهد شود جان آ‌ن‌ها را به خطر نیندازد، موافقت کند.

هنیه به قالیباف از تخریب نظام اجتماعی غزه گلایه کرد و نیاز این بخش به متخصصان روانشناسی و جامعه‌شناسی ایرانی و عرب را برای برگزاری دوره‌هایی برای التیام زخم‌های مردمش از طریق ارتباط و برگزاری سخنرانی‌ها و سمینارهای ویدیویی مستقیم از طریق شبکه‌های خصوصی ایرانی در غزه یادآور شد.

او در دیدار با دریادار علی اکبر احمدیان بر سر مسائل اصولی از جمله پرهیز از هرگونه رویارویی با اسرائیل بدون مشورت و هماهنگی با جمهوری اسلامی و بهره‌برداری از فضای همدلی بین‌المللی با ملت فلسطین به توافق رسید.

رهبر سازمان جهاد اسلامی، بر خلاف هنیه که سرش را بالا گرفته بود، به عنوان یک نیازمند پول و مهربانی به تهران آمد. به قول یکی از دوستان نویسنده فلسطینی، میزان تمجید او نه‌تنها از خامنه‌ای، بلکه از قاآنی، کاظمی، باقری و امیرعبداللهیان نیز شرم‌آور بود.

هنیه و نخاله تهران را با وعده و وعید و دعوتی محدود برای حضور در روز قدس ترک گفتند و جمهوری اسلامی مطمئن بود با توصیه‌هایش به هنیه و نخاله، مصونیتش را در برابر حملات اسرائیل تضمین کرده است اما به فاصله چند روز، سنگین‌ترین ضربت بر پیکر نظامی‌امنیتی‌اش در بولوار مزه دمشق فرود آمد.

فاجعه در بولوار مزه

۱۷ کشته از جمله هفت نظامی از سپاه، دو تکنیسین پهپاد، سه سوری و دو افغان از جمله کشته‌شدگان حمله دوشنبه عصر اسرائیل بودند.

محمدرضا زاهدی، یکی از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران، از نظر رتبه و اهمیت در صدر کشتگان بود که به عماد مغنیه و احمد کاظمی و قاسم سلیمانی پیوست.

سردار محمدرضا زاهدی (معروف به حسن مهدوی) ۲۰ آبان ۱۳۳۹ در اصفهان به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۹ عضو سپاه شد. او در دوران جنگ با عراق از فرماندهان میانی سپاه بود و به مدت سه سال فرماندهی لشکر ۴۴ قمربنی هاشم را بر عهده داشت. در سوریه همه در خدمت زاهدی بودند. در ایران نیز بین سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ زاهدی فرماندهی نیروی زمینی سپاه را بر عهده داشت و شایع بود که طرح کشتن سردار احمد کاظمی، فرمانده نیروی زمینی سپاه، را او به دستور خامنه‌ای به اجرا در آورد و مزدش هم جانشینی او بود. زاهدی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۵ فرمانده قرارگاه ثارالله شد و به «قصاب جوانان» شهرت یافت و سپس به معاونت فرماندهی کل سپاه ارتقا یافت. او از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۵ در سپاه قدس خدمت کرد و فرمانده لشکر قدس شاخه سوریه و لبنان بود.

علاوه بر زاهدی، فهرست کشته‌شدگان از این قرار بودند:

ــ سردار محمدهادی حاج‌رحیمی، معاون سردار زاهدی که پیش از این معاون هماهنگ‌کننده سپاه قدس بود. او جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه و همراه همیشگی او در کنار حسن ارلو، سفیر رژیم در نیمچه دولت عبدالملک حوثی و… بود.

ــ سرهنگ رضا زارعی

ــ محسن صداقت

ــ سرهنگ میلاد حیدری

ــ سرهنگ مهندس مقداد مهقانی جعفرآبادی (تکنسین پهپاد)

ــ علی آقابابایی

ــ سیدعلی صالحی روزبهانی

ــ سرهنگ حاج صادق، افسر اطلاعات سپاه قدس

ــ سعید علیدادی، سرگرد سپاه قدس از واحدهای کوماندویی

ــ سرتیپ حاج رضا موسوی

ــ حسین امان‌اللهی (ابو امیر)

این‌ها اعضای تیم ضربت سپاه قدس تحت فرماندهی سپاه قدس بودند که اسرائیل در دمشق آن‌ها را کشت.

زاهدی و همکارانش در جنگ ۳۳ روزه حزب‌الله با اسرائیل آموزش و سازماندهی نیروهای امنیتی حزب‌الله، جهاد و نقشه‌‌برداری از مناطق درگیری را بر عهده داشتند. در آمدوشدهای زاهدی بین سوریه لبنان و عراق، او شهلایی و محمد هادی حاج رحیمی را به یمن فرستاد که به سبب موفقیت‌هایش در یمن، در بازگشت به سوریه درجه سرتیپ کاملی و مدال مقاومت را گرفت.

انتقال وابستگی نظامی و نمایندگی امنیتی رژیم به ساختمان کنسولگری در کنار ساختمان سفارت، با هدف امنیت بیشتر و تامین پوشش انجام شد و زاهدی بعد از قتل شماری از معاونانش در خانه‌های تیمی شام و بیروت در حملات اسرائیل، برای جلساتش در دمشق با اسماعیل قاآنی، فرمانده سپاه قدس، به ساختمان کنسولگری بین سفارت جمهوری اسلامی و سفارت کانادا نقل مکان کرد. در روز انفجار در ساعت ۲ بعدازظهر هم با دریافت گزارش سفر اسماعیل هنیه و نخاله به تهران، با معاونان و فرماندهانش مذاکرات مهمی را دنبال می‌کرد.

زاهدی به عنوان وابسته نظامی از ۱۸ ماه پیش معمولا ملاقات‌هایش را در ساختمان کنسولگری برگزار می‌کرد و پس از حملات اسرائیل در دسامبر ۲۰۲۳، به طور کامل با تیمش به کنسولگری اسباب‌کشی کرد.

آیا «نایب امام زمان» اسرائیل و خاک بلاد یهود را با دو سوت به توبره خواهد کشید؟ ۴۵ سال پیش از کربلا می‌خواستند به قدس بروند، حالا از غزه. خمینی ایران را به ورطه جنگی هولناک انداخت و جانشینش ایران را به ورطه هلاکت کشاند. همین‌جا بعد از ۷ اکتبر نوشتم که اسرائیل سر مار را در غزه ، سر افعی را در جنوب لبنان و سر اژدها را در تهران هدف قرار داده است. به قول مفسر رژیم در صداوسیما، «اسرائیل هم مرد است و هم نامرد. به تهدیدهایش مردانه و با نامردی عمل می‌کند و ما فقط حرف می‌زنیم».